منزل مسکونی اگر چه جزء مستثنیات دین است اما در موارد زیر قابل توقیف و فروش است :
۱_در صورتی که منزل مسكوني محكوم عليه بيش از نياز و شأن عرفي او باشد و اموال دیگری نداشته یا امکان دسترسی به اموال دیگر وی وجود نداشته باشد، در این صورت ملک به فروش رفته و مازاد بر قيمت منزل مناسب عرفي، صرف پرداخت ديون محكوم عليه خواهد شد.
?نکته:در صورتی که در مورد بالا استيفاي محکوم به ( طلب ) ، به طريق سهل تري مانند استيفاء از محل منافع بخش مازاد منزل مسكوني محكوم عليه يا انتقال سهم مشاعي از آن به شخص ثالث يا طلبكار امكان پذير باشد، در اين صورت محكوم به از طرق مذكور استيفاء خواهد شد.
۲_در صورتی که به حكم قانون منزل مسکونی، تبديل به عوض ديگري شده باشد، وصول محکوم به از آن امکان پذیر است، مانند اينكه مسكن به دليل قرار گرفتن در طرح هاي عمراني تبديل به وجه گردد؛ مگر اینکه محکوم علیه ثابت کند که با وجه دریافت شده قصد تهیه مستثنیات دین را دارد.
۳_در صورتی که در اثر از بين رفتن منزل مسکونی ، عوضي دريافت شده باشد و آن عوض جزء مستثنیات دین نباشد، وصول محکوم به از آن امکان پذیر است؛ مگر اینکه محکوم علیه ثابت کند که با عوض دریافت شده قصد تهیه مستثنیات دین را دارد.
?نکته مهم :
اما این نظر درست نیست که قابل توقیف یا فروش نمی باشد چون فرد تنها یک منزل مسکونی دارد.بعضی به اشتباه بیان می نمایند که اگر مثلا متراژ زیر ۷۰ متر یا ۸۰ متر مربع باشد در اداره ثبت ملک مذکور قابل توقیف و فروش نیست این درحالیست که این تفکر نه تنها مبنای حقوقی ندارد بلکهدر فروش قیمت ملک را باید در نظر گرفت و نه اینکه فرد تنها یک منزل مسکونی دارد یا متراژ خاصی دارد.
با عنایت به ماده ۲۴ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی و تبصره های آن منظور تنها عرفا درشان فرد باشد و هرگز بیان نشده که منزل بنام فرد باشد وهمانا ابدا متراژ یانوع ان مثلا اپارتمان است مد نظر نمی باشد بلکه با توجه به بند ز این ماده این مورد به روشنی قابل درک است که وقتی مبلغ ودیعه اجاره زیاد باشد قابل دریافت و توقیف است بنابراین به قیاس اولویت در مورد مالکیت هم ملاک قیمت است نه متراژ یا نوع .
?مثال برای کارمند کافیست یه منزل که بصورت اجاره ای هم باشد و لازم نیست حتما منزلی به میران چند صد میلیون تومان داشته باشد پس میتوان منزل را فروخت اگر توان احاره بدون ودیعه نداشته باشد به میزان ودیعه به وی پرداخت و الباقی را برای بدهی پرداخت پس ملاک قیمت و شان فرد است نه چیز دیگر.
این مورد بیشتر در وصول مطالبات مالی مد نظر باید قرارداد از جمله مهریه یا چک و.امثالهم.